کتاب صوتی تئوری آشوب

کتاب صوتی تئوری آشوب

تئوری آشوب

سودآوری مطلق در همراهی با بازار

نویسنده:

بیل ویلیامز _ جاستین گریگوری ویلیامز

در کتاب تئوری آشوب می خوانیم  اگر ما بتوانیم به تغییرات داخلی ارزش در خودمان و دیگران دقت کنیم، آنگاه می توانیم فرصت های سودآوری را به دست آوریم که دیگران آن را از دست می دهند.

پول فقط می تواند یک جنبه از ارزش های درونی را نشان دهد، پس لزومی ندارد فردی ثروتمند از یک فرد فقیر بهتر و خوب تر باشد.

جهت دانلود کتاب صوتی تئوری آشوب کلیک کنید.

فصل اول

در کتاب  تئوری آشوب که توسط مجموعه بوصدا به صورت صوتی تبدیل شده است پنج توصیه مقدس را به معامله گران توصیه می کند:

توصیه ی مقدس اول: به حرف حرفه ای ها گوش ندهید!

نویسندگان بازارهای مالی و کتاب های بورسی اگر واقعا بازار را می فهمیدند، خودشان به جای کتاب نوشتن معامله می کردند تا پول بیشتری به دست بیاورند.

اما شما به جای گوش کردن به حرف حرفه ای ها باید برای پیروز شدن تصمیم متفاوتی بگیرید.

توصیه ی مقدس دوم: هیچ چیز به اسم بازار صعودی یا بازار نزولی وجود ندارد!

کار اصلی بازار این است که فورا عدم توافق روی ارزش و توافق روی قیمت را پیدا کند. در نتیجه اگر بگوییم بازار نزولی است نظر کسانی که معتقدند بازار صعودی است را نادیده گرفته ایم.

توصیه ی مقدس سوم: چیزی به نام شرایط حداکثرخرید و حداکثر فروش وجود ندارد!

اگر مفهوم بازار صعودی یا نزولی وجود ندارد پس موقعیت هایی مثل حداکثر خرید یا فروش نیز در بازار وجود ندارد.

توصیه ی مقدس چهارم: اکثر پیشنهادات مدیریت سرمایه غیر موثر است.

شما باید بر اساس استراتژی بازار معامله کنید نه به توصیه ی افراد دیگر. چون در آن زمان هیچ حرکتی با توجه به حرکت واقعی بازار انجام نمی دهید.

توصیه ی مقدس پنجم: فرمول های معروف برای معامله گری سودمند کارکرد ندارد.

دو عبارت خرید در کف و فروش در بالا کاملا با بازار ناهمخوان است. زیرا زمانی که شما در پایین بخرید و در بالا بفروشید به دنبال روند هستید و نمی توانید بازار را دنبال کنید و اگر بازار را دنبال کنید نمی توانید در پایین خرید انجام دهید و در بالا بفروشید.

بیل ویلیامز نویسنده کتاب تئوری آشوب آورده است که :

معامله ی حرفه ای زمانی سودآور می شود که بر اساس واقعیت معامله کنیم نه بر اساس نظرات دیگران و این زمانی اتفاق می افتد که بدانیم بازار چیست و چگونه کار می کند. همچنین شما باید بدانید که در بازار ریسک و خطر وجود دارد.

فصل دوم:

علم بی نظمی و دنیای شخصی ما

در فصل دوم کتاب تئوری آشوب می خوانیم:

علم بی نظمی به اتفاقات شانسی نمی پردازد، بلکه به امری بالاتر از نظم اشاره دارد. جایی که اتفاقات دارای قواعدی هستند که نظم در سطحی بالاتر را توجیه می کنند و دنباله روی قانون علت و معلولی یا علوم نیستند.

مغز انسان بر اساس بی نظمی استوار است، بازار هم به همین صورت است. دیدگاه شما نسبت به بازار، موفقیت یا شکستتان در بازار را موجب می شود و شما همیشه آنچه را که لایقش هستید به دست می آورید.

به یاد داشته باشید آموزش استاندارد به معامله گران، موجب درک غلط و راهی اشتباه در بازار می شود. بی نظمی دارای معانی مختلفی است، مثلا در بازار به صورت تلاطم در مقابل روند، تعریف می شود یا در معامله گران، به صورت معامله گر سود آور در برابر معامله گر ضررده تعریف می شود.

علم خطی ذهن ما می گوید حقایق ثابت هستند و دانش تغییری نمی کند. به همین دلیل ذهن ما از علم بی نظمی استفاده نمی کند و آن را همراه مناسبی نمی بیند. علم خطی که با هر تکنیکی محکم و دقیق شده باشد در بازار غیر خطی و بی نظم اشتباه می کند.

جهت دانلود کتاب صوتی تئوری آشوب کلیک کنید.

فصل سوم:

علم بی نظمی برای مطالعه ی بازار سه قانون را پیشنهاد می کند که در بررسی رفتارهای انرژی نیز صادق است:

1. انرژی همیشه از مسیر باکمترین مقاومت عبور می کند.

بازار سهام مانند رودخانه است یعنی از مسیری عبور می کند که کمترین مقاومت را داشته باشد و این بخشی از ذات طبیعت است. اگر در بازار از مسیر با کمترین مقاومت عبور کنید، معاملات سودآور را تجربه می کنید.

2. عبور از مسیر با کمترین مقاومت، معمولا به وسیله ی ساختارهای پایه ای اساسی و غیرقابل روئیت تعیین می گردد.

اگر در بازار بورس یکسره سرمایه خود را از دست می دهید، به این دلیل است که ساختارهای اساسی خود را نادیده یا عوض نکرده اید.

بازار بورس دارای ساختارهایی می باشد. فرض کنید می خواهید بروید دوش بگیرید، شما باید از میان دیوارها و درگاه هایی عبور کنید و نمی توانید به طور مستقیم از میان دیوارها رد شوید چون به دیوار برخورد می کنید.

شما برای این که صدمه نبینید باید مسیرهایی که تعیین شده است را پیدا کنید. بازار بورس هم دقیقا همینطور است.

تغییرات زمانی اتفاق می افتد که شما ساختارهای زیربنایی ذهنتان را تغییر دهید. وقتی ساختارهای اساسی شما با بازار تنظیم شد، با عبور از مسیر کمترین مقاومت به پیروزی می رسید.

3. همیشه ساختارهای نامرئی قابل کشف و قابل تغییر هستند.

برای این که بتوانید مسیر زندگی و معاملاتتان را تغییر دهید باید ساختارهای پایه ای را نیز تغییر داد، در این صورت می توانید در بازار سود کنید.

شما می توانید ساختار اصلی که معاملاتتان را شکل می دهد را شناسایی کنید، سپس آن را با آن چیزی که به طور واقعی از بازار انتظار دارید تغییر دهید.

همچنین برای این که بتوانید ساختار های اساسی و پایه ای را شناسایی کنید باید ساختار هر سازه را به خوبی یاد بگیرید.

فصل چهارم:

معامله کردن یک شغل درونی است

در کتاب صوتی تئوری آشوب که در مجموعه بورصدا به صورت صوتی آورده شده است می خوانیم :

همیشه اجازه دهید بازار به طور صادقانه کارش را انجام دهد، سپس بر اساس توصیه های بازار وارد معاملات شوید.

زمانی که به طور ناخودآگاه برخی از دروغ هایی که از لایه های درونی ذهن،

نشأت گرفته است آشکار می گردد و تازه متوجه دروغ بودن آن ها می شویم، دچار بحران معاملاتی شده ایم.

این حقیقت را منفجرکننده ی معاملات می نامند.

درواقع هر زمان که از معاملاتمان رنج می بریم، بدانید در مقابل حقیقت بازار درحال مقاومت هستیم.

اگر معاملات خوبی ندارید به دنبال تکنیک و سیستم های دیگری نباشید و به خود مشکل ایجاد شده دقت نمایید.

بازار همیشه عکس العمل رفتار شما می باشد و می توان آن را شبیه دره ای دانست که هرچه در آن فریاد بزنید همان کلمات به خودتان منعکس می گردد.

به یاد داشته باشید همه ی تحلیل های تکنیکال به تنهایی شکست خواهند خورد، شما فقط باید به ذات خودتان وابسته باشید و واقعیتی که همیشه روبه رویتان است را درک کنید.

در ادامه نویسندگان به مسیر سودآوری معامله گران اشاره می کنند:

مسیر سودآوری

برای این که از فردی مبتدی به فردی حرفه ای تبدیل شوید باید یک مسیر مشخص برای خود ایجاد کنید.

یادگیری اصطلاحات، آموزش نمودارها، هیچ کدام باعث سودآوری ثابت نخواهد شد. برای این که به یک فرد حرفه ای تبدیل شوید باید یک مسیر پنج مرحله ای را طی کنید.

مرحله ی اول: مبتدی

اولین مرحله در معامله کردن یادگرفتن مبانی و اصول اولیه ی بازار است. اصطلاحات، قیمت های باز و بسته شده ی سهم، حجم معاملات، اندیکاتورها، ابزارها و مبانی اولیه ی بازار، مواردی هستند که یک معامله گر مبتدی با آن ها آشنا می شود.

بیشتر معامله گران مبتدی می خواهند از طریق سیستم های جادویی، بازار را درک کرده و موفق و پولدار شوند.

اما این اتفاق هیچ گاه رخ نمی دهد. زیرا سیستم پویای موفقیت آمیزی به طور مداوم وجود ندارد.

بازار به گونه ای طراحی شده است تا تمامی سیستم های پویای موفق را نابود کند، پس هیچ سیستم خطی یا غیر خطی ای وجود ندارد که در طول زمان کارایی داشته باشد و سود ثابتی بدهد.

بعد از درک این موضوعات شما می توانید به مرحله ی بعد وارد شوید.

مرحله ی دوم: مبتدی پیشرفته

در مرحله ی دوم ما افق های روبه رویمان را گسترش می دهیم و نسبت به مرحله ی مبتدی، قیمت های بیشتری را بررسی می کنیم.

در این مرحله اطلاعاتی برایمان واضح می شود که در مرحله ی اول معلوم نمی شد.

معامله گران مبتدی معمولا در مرحله ی دوم به بن بست می رسند و با خستگی و ناامیدی بازار را ترک می کنند.

فراموش نکنید که تعادل را یاد بگیرید و از ضررهایی که در بازار حاصل می شود تجربه کسب کنید.

مرحله ی سوم: معامله گر با صلاحیت

. در این مرحله شما نباید وقت زیادی را برای معامله کردن اختصاص دهید، زیرا شما یک حرفه ای هستید، با ساختار زیربنایی و نامرئی آشنا هستید و دیگر نیازی به خواندن تحلیل ها، اخبار و روزنامه ها ندارید.

به یاد داشته باشید نیمی از معامله کردن قطعا به احساسات یک معامله گر برمی گردد.

مرحله ی چهارم: معامله گر ماهر

در این مرحله معامله گر با احساسات درونی خودش ارتباط برقرار می کند و درک می کند که هیچ فردی در بازار معاملاتش را به جز سیستم باوری خودش کنترل نمی کند.

شخصیت درونی خودش را می فهمد و سعی می کند ساختار مغزی و رفتاری را درک کند.

همان طور که تحول کامپیوتر باعث شد اطلاعات بسیاری برایمان قابل درک شود، دانش بی نظمی به ما اجازه می دهد که رفتار خود و طبیعت را درک کنیم.

چیزی که با فرضیه های ارسطویی، اقلیدسی، نیوتونی و غیره قابل درک نبود.

مرحله ی پنجم: معامله گر حرفه ای

در این مرحله ما می بینیم که هرچیزی یک داده است. هدف ما ارتباط برقرار کردن با این داده ها است و این ارتباط تنها با فهم این که چگونه آدمی هستیم میسر خواهد شد.

در این مرحله معامله کردن تبدیل به یک بازی لذت بخش می شود و ما از هرچیزی درس می گیریم، شخصیت خود و بازار را درک و هر دو را به بهترین نحو ممکن کنترل می کنیم.

در این مرحله ما در جهان بی نظمی سیر می کنیم. بی نظمی به معنای ناهماهنگی نیست، بلکه مفهومی بالاتر از منظم می باشد.

همچنین هیچ اتفاقی شانسی نسیت و شانس به علت عدم بینش و فهم صحیح ما از واقعیت رخ می دهد.

مرحله ی پنجم معامله گری یکی از راه های کم استرس برای زندگی است و هرچیزی که بخواهید برایتان فراهم خواهد شد.

جهت دانلود کتاب صوتی تئوری آشوب کلیک کنید.

دانلود نرم افزار دایره طلایی سهام با 48 ساعت تست رایگان